فرشته نجات من
يكشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۵۸ ق.ظ
باورم نمی شد یعنی واقعا قراره امروز، اونم با..... با مسعود، ازدواج کنم.
داستان درباره ی دختریه که فکر می کنه عاشق پسر داییش شده، اما وقتی میفهمه که اون به دوست صمیمیش مریم علاقه داره نمیتونه تحمل کنه و اقدام به خودکشی میکنه که با کمک پسر جوونی به اسم شادمهر خسروی زنده میمونه. داستان به اینجا ختم نمیشه چون سرنوشت چند بار دیگه این دو تا رو سر راه هم قرار میده و تو همین دیدارها علاقه ای به وجود میاد.
همه چیز خوب پیش میره تا اینکه ترانه متوجه میشود شادمهر برادرش است و این عشق چیزی نیست بجز محبت خواهرانه........
۹۶/۰۳/۲۱